بلوند می خواست با ساقی بخوابد و برای این کار دلیلی پیدا کرد. او یک لیوان آبمیوه سفارش داد و به او پیشنهاد داد که با یک بادبزن به او پول بدهد. چه جور مردی از دادن جوجه خوشگل به دهان خودداری می کند! و حتی او را در یک عده قرار دهید. اتفاقی که دقیقاً افتاد. و بعد از قورت دادن مقدار زیادی از تقدیر - بگذارید او آب خود را بنوشد! ))
و یک خواهر با موهای تیره زیبا، و او در وضعیت خنک می خوابد. او مجبور نبود طولانی مدت با برادرش صحبت کند، ظاهراً او عاشق لذت های جنسی است. دیدن چنین برادری خطرناک است، ارزش دارد برای چیزی خم شود و بلافاصله پیستون او به پشت وصل می شود. خواهرش زیبا و سازگار است، برادرش خوش شانس است که چنین خواهری دارد. و راحت است، او همیشه برای او است.
خوب این چیزی است، به نظر می رسد که یک فرد عجیب و غریب باید فوتبال را در زامبو تماشا کند - تلویزیون برای هیجان زده شدن!