دختر مقصر بود و پدرش او را از استفاده از وسایل منع کرد. اما چه مردی می تواند در برابر مکیده شدن دیک مقاومت کند؟ نه مرد! و این عوضی فوراً گاو نر را از شاخ یا بهتر بگوییم فلفل گرفت. و تمام شد - اراده پدرم برای سخت گیری فوراً محو شد و او آن را مانند یک فاحشه معمولی به او داد. از طرفی همه چیز خوب پیش رفت. حالا هر وقت بخواهد می تواند آن دختر شلخته را لعنت کند!
برای هر سه رابطه جنسی یک آزمون قدرت بود، و می توانم بگویم که بلوند و سبزه هر دو شایسته این آزمایش بودند و توانایی او را برای خشنود کردن پسر نشان می داد. تحت تأثیر بی قراری مردی که همه سوراخ ها را کار می کرد، توجهی به گریه های فاحشه ها نداشت. ژست سبزه با پاهایش به سمت بالا بیش از همه تحت تأثیر قرار گرفت - با چنین راحتی و چابکی الاغ پسر می پرد و خروس هدفش را می داند.
♪ دخترا، من مال شما هستم ♪